مراسم عروسی

مراسم عروسی واقعا جزء کمر شکن ترین خرج ها برای داماد شده . قبل تر ها خودِ عروسی و شامش بود اما متاسفانه الان یه سری قر و فرهای احمقانه در حاشیه وجود داره که فقط برای پز دادن قابل استفاده هست .

مثلا :

آرایشگاه های آنچنانی ( تو تهران اعتبار آرایشگاه ها ملیونی جابجا میشه )

من حتی شنیدم اخیرا یک مادرشوهر و پدرشوهری می خواستن سفر مکشونو بفروشن که خرج یک شب آرایش عروسشون تامین بشه ! این واقعیت داره (دوست یکی از اقوام )

عکس ؛ یه زمانی عکس ها و تصاویر قرار بود فقط خاطره ساز باشن اما امروز عکس هایی از عروس و داماد گرفته میشه که من به شخصه روم نمیشه حتی به مادرم نشون بدم ! چرا تعارف بکنیم خیلی از تصاویر و فیلم های آتلیه ای جدید کاملا سکسی هستن و دیدنشون توسط حتی نزدیکان محرم هم اشکال داره و درست نیست

نمی دونم ولی من ورای مسلمون بودنم میگم اشکال داره . نظر هر کی برای خودش محترمه حالا

فیلم ؛

جدیدا که فیلم بوسه های عاشقانه و معاشقه زن و شوهر رو تو سالن عروسی پخش می کنن البته خدارو شکر من فقط شنیدم و تا به حال ندیدم

واقعا افتضاح تر از این نمیشه

واقعا ما ایرانی ها چه فرقی با اهالی تگزاس و مکزیک داریم ؟ چه فرقی با تبتی ها و هندو ها داریم ؟

هیچی فقط اسممون ایرانی و اسم بعضی هامون هم مسلمونه

وقتی پای قــرو فـــر و پـــز و کم نیاوردن از دخترخاله و عروس عمه و عروسی پسردایی مون بیفته هممون عین همیم

 

چقـــدر بعضی هامون سعی می کنیم ، زور می زنیم شبیه همدیگه باشیم ؟

این همه انرژی و هزینه برای یک شب !

چرا به جاش سعی نمیشه با یک کار متفاوت تر اون شب برای همه خاطره بسازیم ؟

چرا دوست داریم همه بیان عروسی و همون کارایی که بقیه می کردن و ببینن و پشت سرمون حرف بزنن ؟

چرا انقدر میمـــون وار زندگی می کنیم ؟

 

مثلا من شنیدم برای فیلم برداری از کرین (پایه دوربین متحرک) استفاده می کنن !!!

واقعا فیلم شب عروسی چی داره ؟ جز اینکه چند لحظه عروس و داماد توشن و مردمی که دارن حرف میزنن و می خورن و میرن و میان و احتمالا می رقصن چیز دیگه ای هم هست ؟

بعد برای این صحنه های مسخره فکر می کنید کرین لازمه تا بشه ثبت و ضبطش کرد ؟

نه کرین لازمه تا ابهت نداشته خودت رو به چشم بقیه بکشی ، تا بگی عروسی من مجلل برگزار شده ، نه برای خودت خرج نکردی ، برای دیدن دیگرانی خرج کردی که اگه یه روز تو زندگیت با شوهرت دعواتون بشه حتی روت نمیشه گوشی رو برداری بهش زنگ بزنی بگی یه راه حلی بهم نشون بده . انقــدر خودتو بزرگ و خوش بخت (ظاهرا خوش بخت) جلوه دادی که روت نمیشه بگی من با شوهرم دعوا هم می کنم یا از کسی راهنمایی بخوای

 

واقعا تعجب می کنم از کسانی که راحت 4 ملیون میدن به آتلیه فقط بخاطر فیلم برداری ؟!!! مخشون تاب داره ؟ پاره سنگ ورداشته ؟ نمیدونم والا

 

و اما من :

هرگز تن ندادم آتلیه برم با وجود اصرار خانواده شوهرم که بعدا به دلت میاد و ... از این دلایل بی پایه و اساس

چون دوست نداشتم جلوی دوربین شکلک در بیارم که اگر اینطور بود حتما بازیگر می شدم (با احترام ویژه به همه بازیگران)

من اینکاره نبودم . حتی برای فیلم برداری عروسیمون گاهی فیلمبردار دستور صادر می کرد که فلان کار رو بکن خندم می گرفت آخــه چرا ؟ چرا من باید شبیه حرکات افراد دیگه رو سر شوهرم در بیارم ؟

آیا من هم انسانی هستم عین بقیه ؟

 

ما با دوربین عکاسی پدرشوهرم که یه دوربین دیجیتال معمولی بود و توسط خواهرشوهرم یه سری عکس یادگاری انداختیم . عکس های دو نفره قشنگی هم داریم که می تونم با خیال راحت به بابام هم نشون بدم ، چون مستهجن نیستن واقعا . هر چند بعضی ها حیا رو خوردن و قی کردن ، براشون مهم نیس بوسه های عاشقانشونو بقیه ببینن ، فکر می کنن چون همه میارن نشون میدن پس کار بدی نیست ، شاید هم واقعا نمی فهمن که مثلا برادر 15 سالشون نباید این تصاویر رو ببینه یا دختر عمه تازه تکلیف شدش نباید نگاهش بیفته به فیلم های بدجور عروسیش .

 

مراسم عروسی ما هم در یه سالن کوچیک و کم هزینه برگزار شد و چون مراسم عقد نداشتیم خرج عروسی بین پدرم و پدرشوهرم 50 50 شد .

خیلی خوشحالم بدون هیچ خرج اضافه ای خاطره سازشدم . چون هر وقت فامیل شوهرم منو می بینن از اون شب یاد می کنن . به دلیل اینکه عروسی ما در شهرستان برگزار شد فامیل شوهرم مجبور شدند به سفری یکی دو روزه بیان و شب رو خونه اقوامشون مهمون شدن . آقایون هم خونه پدرم خوابیدند و تا صبح کلی حرف زده بودن و بعد از مدت ها همه فامیل یک شب دور هم بودن و براشون کلی خاطره شده .

شب عروسی ما به لطف خدا بارون هم اومد . شب خوبی بود . هر چند من اون شب شامم رو خیلی دیر خوردم و بد خواب شدم اما خوشحالم به بقیه خوش گذشت .

هزینه های ما محدود به یک نوع غذا ، یک آقای سخنران که مجلس رو شاد بکنه ، یک فیلم بردار و گل زدن ماشین شد . ماشین عروس هم ازشوهرخالم قرض گرفتیم فقط چون بابام بخاطر کارای عروسی ماشینشو لازم داشت .

که اگه اون هم نبود فرقی نداشت چون داماد گواهی رانندگی نداشت و به جاش پسرخالم ماشین رو هدایت می کرد :)

خیلی عجیبه ؟ نه عجیب نیست فقط کمی سادست .