سلام ؛
در این جا خیلی کوتاه می خواستم بگم ، قصد من نوشتن خاطرات روزانه زندگیم با همسرم نیست چون اصلا دوست ندارم از زندگی شخصیم چیزی رو در معرض عموم بیان کنم ( سلیقه شخصیمه ) اما خاطره وار نوشتن و روایت زندگیم رو فقط ابزاری می دونم برای انتقال مفهوم ساده زیستن .
گاهی مجبورم برای اینکه خواننده نگه : نه بابا این چیزا گفتنش قشنگه اما عملی نیست ، یا : تو خودت باشی این کار رو می کنی ؟ از این ابزار ( = خاطره نویسی یا روایت گری ) استفاده کنم .
البته هنوز به جاهایی نرسیدم که انقدر ساده رو براتون بنویسم که شاهد چنین نظراتی در ذهن مخاطب باشم .
اما تمام تصاویر و مطالب عیناً واقعی و برگرفته از زندگی خودم و اطرافیانم خواهد بود بی هیچ دخل و تصرف . قول می دم !
یاد حرف کسی می افتم که وقتی داشتم براش از ساده بودن می گفتم برگشت گفت : من خودم خیلی دوست دارم اما زهره خانوم این طوری زندگی کردن جرات می خواد .
واقعا به زیبا ترین ادبیات ممکن حسش رو بیان کرد . من می خوام نمونه واقعی یک "ساده" باشم . صرفا معمولی و ساده . تا دیگران فکر نکنند غیر ممکنه و جرات به خرج بدن تا راحت زندگی کنند .