بدون شک کسی که منجی بشر است خودش باید از همه بهتر زندگی کند و بهتر به معنای رفاه ظاهری بیشتر نیست اما می تواند به معنای رفاه حال بیشتر باشد . در روایتی خیلی وقت پیش ها خوندم :
بدون شک کسی که منجی بشر است خودش باید از همه بهتر زندگی کند و بهتر به معنای رفاه ظاهری بیشتر نیست اما می تواند به معنای رفاه حال بیشتر باشد . در روایتی خیلی وقت پیش ها خوندم :
سلام ؛
مراسم عروسی واقعا جزء کمر شکن ترین خرج ها برای داماد شده . قبل تر ها خودِ عروسی و شامش بود اما متاسفانه الان یه سری قر و فرهای احمقانه در حاشیه وجود داره که فقط برای پز دادن قابل استفاده هست .
مثلا :
آرایشگاه های آنچنانی ( تو تهران اعتبار آرایشگاه ها ملیونی جابجا میشه )
من حتی شنیدم اخیرا یک مادرشوهر و پدرشوهری می خواستن سفر مکشونو بفروشن که بتونن خرج یک شب آرایش عروسشون تامین بشه ! این واقعیت داره (دوست یکی از اقوام )
سلام ؛
سال اول زندگیم بسیار ساده آغاز شد . با وجود اینکه من سال 89 ازدواج کردم و جوان هستم و هم سن و سال های من ملیون ها تومن هزینه می کردند اما به قول پدرم من با 5 ملیون رفتم خونه بخت . شاید براتون جالب باشه پدرم آخرین باری که شهرستان پیشش بودم داشت درباره جهاز و ... شوخی می کرد که یکهو خواهرم وسط پرید و گفت : آره به قول بابا که میگه من زهره رو با پنج ملیون عروسش کردم . البته پدرم تمام خرج ها از جهاز و مهمونی و خرج های حاشیه ای و عقد و ... رو میگه ( به اصطلاح تهشو در آورده ) همین حین پدرم چشم و ابرویی بالا انداخت و به خواهرم اشاره کرد زشته نگو این حرف رو .
سلام ؛
وقتی دانشجو بودم ، برای حدود 2 سال خونه دانشجویی داشتم ، داشتن خونه دانشجویی و استقلال در اداره محیط و فضای جایی که توش زندگی می کنی در شکل گیری شخصیت قبل از ازدواج خیلی موثره به ویژه که زن باشی . در زمان دانشجویی آدم سعی می کنه با کمترین هزینه فقط اونچه که واقعا بهش احتیاج داره رو داشته باشه یا ایجاد کنه . از ظرف و ظروف گرفته تا حتی جای خواب .
سلام ؛
در این جا خیلی کوتاه می خواستم بگم ، قصد من نوشتن خاطرات روزانه زندگیم با همسرم نیست چون اصلا دوست ندارم از زندگی شخصیم چیزی رو در معرض عموم بیان کنم ( سلیقه شخصیمه ) اما خاطره وار نوشتن و روایت زندگیم رو فقط ابزاری می دونم برای انتقال مفهوم ساده زیستن .
سلام ؛
شاید سالگرد ازدواج بعد از تولد مهم ترین روزیه که آدم دلش می خواد حتما همسرش یادش باشه و خیلی شب خوبی بشه .
خیلی ها تو این شب لباس عروس می پوشن و آرایشگاه میرن و ... خلاصه کلی خرج رو دست شوهرشون میذارن که مثلا به یاد ماندنی بشه ، اما به نظر من اگه این شب در نهایت سادگی و صمیمیت برگزار بشه یه شب پر خاطره میشه ، چیزایی که تا سال ها تو ذهن آدم به یادِ اون شب می مونه
حالا چرا با سالگرد ازدواج شروع کردم ؟
93-10-30 سرآغازی دوباره
از این تاریخ به بعد این وبلاگ به موضوعات روز اجتماعی که انسان با اون درگیره می پردازه و از حالت اختصاصی تک موضوعی زندگی ساده در میاد البته این موضوع یکی از دغدغه های نوشتن در این وبلاگ هم چنان به قوت خود باقی خواهد ماند .