نگاهی تازه

نگاهی تازه و متفاوت به دنیـا

نگاهی تازه

نگاهی تازه و متفاوت به دنیـا

نگاهی تازه

چشم انداز وبگاه : نگاهی تازه و متفاوت به دنیـا برای آگاهی بیشتر انسان
ماموریت : نگارش و تولید محتوای مفید در همان راستا
موضوعات تحریریه : اجتماعی - فرهنگی - اقتصادی ( با نگاهی علمی )
نویسنده : زهره دارابیان

"چشم ها را باید شُست" ؛
این شستشو آب نیاز دارد ؛
آب روشنایی است ؛
آب آگاهی است ؛
و در این بی آبی چشمه های خشک و جهالت را چه کنیم ؟
"جور دیگر باید دید" !
آب بها باید داد ،
از برای این آگاهی .

آخرین نظرات

سلام ؛

چالش خواسته های زنان و عواطفاخیرا در حال مطالعات و تحلیل حقوق و خواسته های زنان هستم . امروز هم می خوام چند کلامی در این باره بنویسم . حتما اگر شما زن باشید این جملات خانمان سوز رو از مادر یا مادرشوهرتون زیاد شنیده اید :

" حالا تو چیزی نگو ، باهاش یکی بدو نکن بذار فکر کنه اون درست می گه "

" تو کوتاه بیا ، اخلاق شوهرت که خوبه ، به خدا از خیلی ها بهتره "

" بهش گیر نده ، ولش کن ، خودت یواشکی پولاتو جمع کن بعد فلان کار رو بکن "

" بذار دهنش بسته باشه ، مردا همشون عین همن "

" حالا بابات هم سال میاد میره تولد منو اصلا یادش نیست تا بوده همین بوده "

" باید گذشت کنی دیگه ، چاره ای نیست ، همینه "

" پدرش هم همین جور بود منتها من سر به سرش نمی ذاشتم "

 

این جملات ، همگی از دیدِ من بر اساس یک سری ذهنیت غلط استوار شده اند که ارمغان نسل های گذشته زنان ایرانی است ، اما در عصر حاضر دیگر هیچ گونه کاربردی ندارد . در نبود آموزش مهارت های برخورد و حل مسائل روان شناختی توسط مشاور و روانکاوی بالینی افراد دارای اختلال که کم هم نیستند شاید این جملات بد نباشند ، اما چه نتیجه ای در بر خواهد داشت .

 

شاید خیلی نیازی به بررسی های پیچیده نباشد ، اما برای چند دقیقه به عقب برگردید خاطرات زندگی مشترک مادربزرگ ها و پدربزرگ ها به ویژه خاطرات دوران جوانیشان را از سر بگذرانید و ببینید آیا می شود اسم آن ها را خانواده موفق گذاشت ؟!؟

چالش خواسته های زنان و عواطف

شکست های عاطفی زن ، کنار آمدن های افراطی ، افسردگی های درمان نشده ، رفع و رجوع نشدن خواسته های جنسی مرد ، نالیدن از وضعیت موجود ، سرگرم کردن خود به نوه و نتیجه و بچه ها ، سرافکندگی های شغلی ، نارضایتی از عمر رفته ، کدورت های فامیلی و ... شاید نشان از این داشته باشد که این جملات برای نسل گذشته نیز رهایی بخش نبوده است .

 

همیشه وقتی شبیه این جملات را از مادرم می شنوم چیزی که همیشه اعتقاد داشتم را به زبان می آورم : " مامان اینی که تو می گی اصلا خوب نیست به نظرم ، این هیچ اسمی نداره ، نمی دونم چرا شما اسم له شدن و نادیده گرفته شدن رو می گذارید فداکاری و گذشت "

 

بله ، درست است . این نکته که ما بتوانیم وجه تمایزی قائل باشیم بین گذشت و از بین رفتن خیلی مهم است . شاید در هر مورد کوچک و بزرگ با اغماض از خواسته هایمان بطور مقطعی راحت شویم و از بحران عبور کنیم ولیکن این دلخوری های کوچک و بزرگ زنانه به مرور روی هم انباشته شده و تبدیل به عقده های خیلی بزرگ می شوند و در نهایت سرانجامی جز احساس ناکامی ، شکست ، بدبختی ، روزمرگی و ... نخواهیم داشت .

 

بیشتر زنان ایرانی در دهه های گذشته مورد ظلم واقع شده اند ، چرا که نه تنها نیازهای ابتدایی جنسی آن ها با مسائلی مثل بچه داری ، خانه داری ، کار در مزرعه ، کارهای سنگین خانه که امروز از بین رفته و وقت گذرانی با کار پوشیده شده است بلکه نیازهای عاطفی آن ها بطور کل تحت الشعاع وضعیت بغرنج زندگی در روزگاران گذشته به دلیل معاش سخت ، نبود امکانات و عائله زیاد قرار گرفته و نادیده گرفته شده است . هر چند مردان نیز از چنین شرایطی گریز نداشته اند اما انعطاف جنس مونث با این شرایط با وجود حساس بودن و نیاز شدید این جنس به محبت سخت تر بوده است .

 

اما راهکارهای گذشتگان به مرور با نقل دهان به دهان از نسلی به نسل دیگر در حال عبور است و این راهکارهای منسوخ شده در دنیای جدید که مشاغل جدیدی برای مردان و جایگاه اجتماعی فراخور آزادی خواهی و برابری طلبی زنان ایجاد کرده است می تواند مشکلات پیچیده تری را نسبت به گذشته ایجاد کند .

 

زمان تغییر کرده است ، صورت مشکلات هم چنان مانند گذشته است ، اما راهکارهای گذشته حتی اجازه نخواهند داد چند صباحی یک زندگی مشترک دوام بیاورد و در صورت دوام قطعا حاصل آن چیزی جز یک زن و مادر افسرده که قدرت مدیریت امور و تربیت فرزند را نخواهد داشت نمی باشد .

 

اما چه باید کرد ؟

 

اولین چیزی که به ذهن من می رسد مطالعه است . مطالعه برای آگاهی از تفاوت های ساختاری همه جانبه زنان و مردان . شناخت کافی انسان از هم نوعش اما در جنس مخالف می تواند شاه کلید بقای خانواده باشد . این شناخت یک شناخت کلی از صفات و ویژگی های نوعِ مرد یا زن است نه همسر شما .

با این شناخت منجر به درک بیشتر از طرف مقابل ما تنها آماده می شویم تا یک زندگی مشترک روتین داشته باشیم . اما در این جریان ممکن است طرف مقابل بخاطر سرخوردگی های موجود در خانه پدری دچار اختلالات خفیف یا حادی باشد که هر از چند گاه تکانه هایی شدید را وارد روابط بین زوجین کند .

در اینجا حتما نیاز به حضور مشاور خواهد بود . مشاور بالینی که بتواند ریشه یابی کند و علت اختلال را دریابد . این هنگام فرصتی است که پس از شناخت نوع جنس مقابل شما ، بتوانید شناختی جزئی تر از شخص همراه خود پیدا کنید . یعنی صفات اکتسابی همسر که به دلیل شرایط خانوادگی و تربیت و فرهنگ و تمام پارامتر های تاثیر گذار دیگر با خود به همراه دارد .

در این مرحله اگر درمان کارساز و مناسب باشد عمدتا با رفتار درمانی روبرو خواهید بود . چرا که معمولا صحبت کردن و مشاوره گرفتن امری مقطعی و بیهوده خواهد بود و شخص به راحتی باوری را که از کودکی تا امروز کسب کرده تغییر نخواهد داد حتی مقاومت نیز نشان می دهد .

حال اگر در چنین وضعیتی که مرد دارای اختلالات این چنینی باشد زنان همچنان مثل روزگاران گذشته بخواهند کوتاه بیایند و چاره ای برای حل عقده های همسرشان نداشته باشند باید منتظر بود تا زن بالاخره از پا در آمده و دست به شکوه و ناله بردارد .

 

اغلب زنان قدیمی و یا با تفکر قدیمی ، سعی در حمایت های بی حد و حصر از شوهران خود دارند ، گرچه شاید خود نیز از اینکه چه بلایی سر خانواده خود می آورند بی اطلاع باشند . حامی گری این زنان که معمولا به زنان شیفته شهره هستند مردان را به عنصری کاملا وابسته و انگل زیست بدل می سازد . مرد از وجود چنین شرایطی هم لذت خواهد برد و هم شخصیتی متزلزل تر از گذشته خواهد داشت . در صورتی که تنها یک بار انتظاراتش از جانب زن برآورده نگردد خشم خود را نثار همسر و فرزندان خویش خواهد کرد و انتقام خود را خواهد گرفت . چرا که او نمی داند از اختلال شخصیت رنج می برد و سعی دارد عقده های حقارت خویش را از وجود زن تامین کرده و از این رابطه مریض فی ما بین حداکثر استفاده را ببرد .

 

و اینجاست که زن با هر واکنش مرد دچار تزلزل شخصیت ، کاهش عزت نفس و دوگانگی می گردد . چرا که نمی داند کجای کار ایراد دارد ؟ زن می گوید من تمام قد در اختیار او هستم هر چه در زندگی شده است به کام شوهر بوده ، پس چرا با یک بار برآورده نشدن خواسته مرد او چنین به هم می ریزد و متغیر می شود ؟ این اتفاق انقدر تکرار می شود که دیگر زن مثل فولاد آب دیده در برابر زیاده خواهی های مرد پوست کلفت شود . مشاجره های لفظی امری طبیعی و عادی شود . مرد فریاد می زند ، قهر می کند ، ابراز ناامیدی می کند که اعضای خانواده او را درک نمی کنند ولی زن یا جوابش را با نیشتری که از اعماق جانش بر آمده و حاصل یک عمر کوتاه آمدن در برابر خواسته های شوهر بوده است خواهد داد یا سکوت کرده و در تنهایی و سکوت خویشتن را بیش از پیش گم خواهد کرد .

 

در اینجا بیشترین آسیب شامل حال فرزندان می شود . تربیت نادرست ، باور های غلط درباره جنس مخالف و تلاش بیش از حد توان برای راضی نگاه داشتن پدر و مادر ، ممکن است فرزندان را نیز با شکست های سنگین عاطفی و تزلزل شخصیت و عزت نفس پائین مواجه کند .

 

زنان باید علاوه بر شناخت حقوق خود خواسته های خود را از زندگی و شریک جنسی خود بررسی کنند و از شوهر بخواهند تا در صدد رفع نیاز های او فکری کند . گفتگو درباره خواسته ها از همسر می تواند مسیر راهگشایی را باز کند . پافشاری قاطعانه بر این حقوق در برابر بی انصافی های مردان قدم بعدی است . زنان نباید احساسات را با خواسته ها اشتباه بگیرند ولی متاسفانه اغلب این دو با هم جایگزین می شوند .

 

برای مثال اگر خواسته شما مبنی بر داشتن شغل یا حساب مالی جداگانه و در کنترل شخص شماست ، از طرف شوهر جدی گرفته نشود و منجر به بحث و مشاجره گردد ، نباید با یک جعبه شکلات یا یک شاخه گل رز آن را از یاد ببرید . شما باج نمی گیرید حتی از همسر خود . بد تر از آن رابطه زناشویی هرگز موردی برای معاوضه با خواسته ها نیست . خیلی از زنان پس از سکس از یاد می برند که اصلا خواسته ای داشته اند . درست است که حال شما خوب است و رابطه شما با همسرتان به گرمی گذشته باز گشته است اما به نفع هر دوی شماست که همواره خواسته هایتان را در زندگی مشترک مرور کرده و با ماجراهای عاطفی آن ها را به سادگی فراموش نکنید چرا که به زودی دوباره از نقطه دیگری بیرون خواهد زد .

 

 

نظرات  (۱)

  • دلمشغولی های یک مامان(آفتاب)
  • سلام عزیزم
    خوشحالم که باز هستی...
    موضوعات خیلی خوبی رو انتخاب کردی و امیدوارم مخاطبان خاص بخونن و استفاده کنن.
    لینک وبت رو وارد کردم گلم.
    پاسخ:
    سلام دوباره

    ازت مچکرم آفتاب جان ! امیدوارم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی